یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست
نوشته شده توسط : محسن

یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست
خوابمان برده ست…در اینجا کسی هشیار نیست

تو دعامان می کنی،ما بی محلی می کنیم
هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست

بی قراری از غم هجر تو کار عاشق است
من که عاشق نیستم،وقتی که حالم زار نیست

آخرش می میرم و رویت ندیده می روم
ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست

زحمتت دادم،برایت درد سر بودم ببخش
در میان نوکرانت مثل من سربار نیست

باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین
توبه و بد قولی من که همین یکبار نیست

من فقیر و رو سیاهم،بی نوایم…بی کسم
هم نشینی کریمان با فقیران عار نیست

این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن
بهر این ویرانه دل غیر از شما معمار نیست

دست من در محضرت خالیست می دانم ولی
مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست 





:: برچسب‌ها: ترنم ,
:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 دی 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: